وکیل در نی ریز
خداوردی حنیور
وکیل در شیراز و استان فارس و مشاور حقوقی
قبول وکالت در دعاوی
حقوقی
خانواده
کیفری
تصادفات
انقلاب
وکیل در نی ریز به درخواست شما عزیزان در زمنیه قتل توضیح داد
روح و جسم انسان شریف و قابل احترام است بنابراین هیچ فردی حق گرفتن جان دیگری را ندارد مگر به حکم و بر اساس قانون.
سفارش به حفظ جسم و جان اهمیت و شرافت روح و جسم را می رساند، پس از بین بردن دیگران و گرفتن جان دیگری عملی نکوهیده است که بر اساس شرع و قانون برای اولیای دم حق قصاص نفس را ایجاد میکند. وکیل در نی ریز گفت شما عزیزان میتوانید برای حوزه نی ریز با وکیل در فسا نیز مشورت کنید تا به حقوق خود برسید
تعریف قتل:
وکیل کیفری در شیراز میگوید: قتل عبارت است از گرفتن جان دیگری. این ساده ترین تعریف از قتل است،اما باید بدانیم جنایت بر نفس،عضو و منفعت به سه قسم عمدی،شبه عمدی و خطای محض تقسیم می شود.
وکیل قتل در شیراز افزود : در موارد زیر جنایت عمدی محسوب می شود .
الف :هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود خواه کار ارتکابی نوع آن موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود خواه نشود.
ب: هرگاه مرتکب عمدا کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن میگردد هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده است که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود.
باید توجه داشت که عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات گردد و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی میباشد مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع آسیب،واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضع آسیب نیز غالباً شناخته شده نباشد که در این صورت آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی ثابت نمی شود.
پ: هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته و کاری را هم که انجام داده است نسبت به افراد متعارف نوعا موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن نمیشود اما در خصوص مجنی علیه به علت بیماری ،ضعف، پیری یا هر وضعیت دیگر و یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعا موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد.
باید دانست که آگاهی و توجه مرتکب به اینکه کار نوعاً نسبت به مجنی علیه موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن می شود ثابت کرد و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی ثابت نمی شود.
ت: هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت واقع شده یا نظیر آن را داشته باشد بدون آنکه فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود مانند این که در اماکن عمومی بمب گذاری کند و عده زیادی به قتل برسند.

در چه مواردی جنایت شبه عمدی محسوب می شود؟
وکیل در نی ریز و وکیل در داراب توضیح دادند:الف: هرگاه مرتکب نسبت به مجنی علیه قصد رفتاری را داشته باشد اما قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد و از مواردی که مشمول تعریف جنایت عمدی می گردد نباشد.
ب: زمانی که مرتکب جهل به موضوع داشته باشد مانند آنکه جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی شی یا حیوان است به مجنی علیه وارد کند سپس خلاف آن مشخص گردد.
چه زمانی جنایت به عنوان خطای محض محسوب می شود؟
وکیل در استهبان گفت:مهم ترین دلیلی که می تواند جنایت به عنوان خطای محض به حساب آید زمانی است که جنایت در حال خواب و بیهوشی انجام پذیرد.
جنایت توسط صغیر و مجنون نیز خطای محض محسوب میشود.
جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنی علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را مانند زمانی که تیری به قصد شکار شلیک شود و به فرد دیگری برخورد نماید.
اگر مرتکب بداند در حالت خواب یا بیهوشی ممکن است مرتکب جنایت شود و با این وجود عمداً خود را در حالت خواب یا بیهوشی قرار دهد و مرتکب جنایت شود جنایت انجام شده عمدی قلمداد خواهد شد و جزء جرائم خطای محض به حساب نخواهد آمد.
هرگاه شخصی کاری را به عهده گرفته باشد یا وظیفه خاصی بر اساس قانون به عهده وی واگذار شده باشد آن کار یا وظیفه را ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته باشد جنایت حاصل به او مستند میشود و حسب مورد جنایت عمدی شبه عمدی و یا خطای محض است مانند اینکه مادر یا دایه ای که شیر دادن را بر عهده گرفته است کودک را شیر ندهد و یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند یا اینکه سوزن بان در ایستگاه قطار به وظیفه قانونی خود عمل نکند.
اگر مرتکب با یک ضربه عمدی موجب جنایتی بر عضو دیگری شود که در نهایت منجر به قتل مجنی علیه گردد چنانچه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایت عمدی باشد قتل عمدی محسوب می شود و به علت نقص عضو و یا جراحتی که سبب قطع شده است به قصاص یا دیه محکوم نمی گردد.
اگر کسی با یک ضربه عمدی موجب جنایات متعدد بر اعضای مجنی علیه شود چنانچه همه آنها به طور مشترک موجب قتل شود و قتل نیز مشمول تعریف جنایات عمدی باشد مرتکب فقط به قصاص نفس محکوم میشود.

اگر شخصی با ضربه های متعدد عمدی موجب جنایات متعدد و قتل مجنیعلیه شود و قتل نیز مشمول تعریف جنایات عمدی باشد چنانچه برخی از جنایت ها موجب قتل شود و برخی در وقوع قتل نقشی نداشته باشد مرتکب علاوه بر قصاص نفس حسب مورد به قصاص عضو یا دیه جنایت هایی که تاثیری در قتل نداشته است محکوم می شود.
اما اگر قتل به وسیله مجموع جنایات پدید آید در صورتیکه ضربات به صورت متوالی وارد شده باشد در حکم یک ضربه است ( مانند زمانی که مرتکب با شی تیز و برندهای ضربات متوالی و متعددی به گردن مجنی علیه وارد می آورد) در غیر این صورت به قصاص یا دیه عضوی که جنایت بر آن متصل به فوت نبوده است نیز محکوم میگردد.
اگر مجنی علیه به تصور این که جنایت وارده بر او به قتل منجر نمی شود و یا اگر به قتل منجر شود ،قتل عمدی محسوب نمی شود ،قصاص کند یا گذشت یا مصالحه بر دیه یا غیر آن نماید و بعد از آن جنایت واقع شده به نفس سرایت کند و به فوت مجنی علیه منجر شود هرگاه قتل مشمول تعریف جنایت عمدی باشد قاتل به قصاص نفس محکوم میشود و چنانچه عضو مرتکب قصاص شده یا با او مصالحه شده باشد ولی دم باید قبل از قصاص نفس دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه را به وی پرداخت کند ،اما اگر جنایت مشمول تعریف جنایات عمدی نگردد ،به پرداخت دیه نفس بدون احتساب دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه اخذ شده محکوم می شود.
وکیل در بختگان گفت:اگر پدر یا جد پدری مرتکب قتل شوند قصاص نمی شوند اما به پرداخت دیه و تعزیر محکوم خواهند شد باید دانست چنانچه مادر مرتکب قتل شود در صورت تقاضای اولیای دم امکان قصاص وی وجود دارد و تنها پدر یا جد پدری است که در صورت قتل به قصاص نفس محکوم نمی شوند.
مرتکب و شریک در قتل عمد از دیه و اموال مقتول ارث نمی برند اما چنانچه قتل غیر عمد باشد مرتکب قتل غیر عمد از دیه مقتول ارث نمی برد اما از اموال وی ارث می برد. آیا سقط جنین قتل محسوب میشود؟با وکیل سقط جنین در شیراز مشورت کنید
در بحث قتل به ویژه در رابطه با قتل عمد مهمترین و اولین حقوق اولیای دم حق قصاص نفس می باشد بنابراین نمیتوان تعزیر را مقدم بر قصاص نفس دانست بلکه چنانچه اولیای دم از حق قصاص نفس بگذرند حق مصالحه با هر مبلغی یا دریافت دیه برایشان محفوظ است ، منتها به حکم قانون به علت اینکه مرتکب احساسات عمومی را جریحه دار کرده است مستوجب تعزیر خواهد بود. و تعیین میزان مدت حبس در اختیار دادگاه خواهد بود.

اما باید دانست که تحت شرایطی خاص ممکن است مرتکب قتل به قصاص و پرداخت دیه محکوم نشود،، و آن زمانی است که مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است « یعنی اینکه در هر صورت مقتول مستوجب سلب حیات بوده » ((هر چند که بدون اجازه دادگاه جرم است))،،، یا مجنی علیه مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو هست شده باشد مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است.
(هر چند بدون اجازه دادگاه جرم است)،،، یا زمانی که مجنی علیه مستحق قصاص نفس یا عضو بوده است و فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن مرتکب قصاص نمی شود.(هر چند بدون اجازه دادگاه جرم است)،،، یا زمانی که تجاوز متجاوز قریب الوقوع است و در دفاع مشروع.(چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است اما مرتکب به دیه و تعزیر محکوم میشود) ،،،همچنین زمانی که زانی و زانیه در حال زنا به یکدیگر هستند چنانچه شوهر زانیه مرتکب قتل شود با حصول سایر شرایط، مرتکب قصاص نمی شود.
جنایت عمدی نسبت به نابالغ موجب قصاص میباشد.
اگر شخصی دیوانه ای را به قتل برساند قصاص نمی شود اما به دیه و تعزیر محکوم میشود.
جنایت عمدی بر جنین هرچند پس از حلول روح باشد موجب قصاص نیست در این صورت مرتکب به دیه و مجازات تعزیری محکوم میگردد.
اگر جنینی زنده متولد شد و دارای قابلیت ادامه حیات داشته باشد و جنایت قبل از تولد منجر به نقص یا مرگ او پس از تولد شود و یا نقص عضو بعد از تولد باقی بماند قصاص ثابت است.
ارتکاب جنایت در حال مستی و عدم تعادل روانی در اثر مصرف مواد مخدر روانگردان و مانند آن ها موجب قصاص است مگر اینکه ثابت شود بر اثر مستی و عدم تعادل روانی مرتکب به کلی مسلوب الاختیار بوده است که در این صورت علاوه بر دیه به مجازات تعزیری نیز محکوم خواهد شد اما اگر ثابت شود که مرتکب قبلا خود را برای چنین عملی مست کرده و یا علم داشته است که مستی و عدم تعادل روانی وی ولو نوعا موجب ارتکاب آن جنایت یا نظیر آن از جانب او میشود، جنایت عمدی محسوب می گردد.
