وکیل قتل در شیراز
وکیل در شیراز و مشاور حقوقی در شیراز
(0922-265-24-08)
وکیل قتل در شیراز میگوید: قتل واژه آشنایی است که به گوش همه خورده است که منظور از قتل همان کشتن انسان و جان وی را گرفتن است که همیشه باید توسط قاتل انجام شود البته همیشه در خصوص انجام دادن قتل و گرفتن جان دیگری انگیزه ای در میان است و کسی بیخود و بی جهت نمیخواهد کسی را بکشد و باید گفت که این قضیه قتل موضوعی است که همه انسانها از آن میترسند و واهمه دارند به این خاطر که کسی که این جرم را مرتکب گردد مجازات سختی در انتظارش است و بر اساس قانون مجازات اسلامی با او رفتار میشود
افرادی که قاتل معرفی می گردند همان طور که میدانید افراد خطرناکی در جامعه حساب میشوند و برای این که جلوی کار های خطرناک آن ها در جامعه گرفته شود قانون راه حل های خاص خود را دارد لازم به ذکر است که هر چیزی یک قبح دارد به طور مثال اگر کسی توانایی داشته باشد یک بار یک عمل خطرناک را انجام دهد این عمل خطرناک برای وی دفعه های دیگر راحت تر است و باز هم انجام میدهد
و این موضوع در مورد جرم قتل بسیار مهم و خطرناک می باشد قاتل به شخصی گفته میشود که وی با هر وسیله ای یا با انجام دادن هر کاری بتواند جان آدمی را بگیرد و او را بکشد بر اساس قانون ما فردی که مرتکب جنایت است جانی عنوان میشود و همچنین کسی که جنایت روی او انجام می شود مجنی علیه نام دارد در جرم قتل هم کسی که قتل را بر عهده دارد قاتل نامیده می شود و شخصی هم که به خاطر قتل جان خود را به طور کلی از دست می دهد مقتول معرفی می گردد معنی مقتول همان کشته شده می باشد.
جنایت در معنای کلی در حقوق و همچنین فقه این منظور را دارد هر حالت از صدمه که به فرد وارد می شود و به جسم او آسیب رسد و مجازاتی همچون قصاص یا دیه در انتظارش باشد و شما عزیزان میتوانید با وکیل کیفری در شیراز مشاوره و مشورت کنید

انواع قتل
وکیل قتل در شیراز میگوید:قتل انواع مختلفی دارد که ماده دویست و چهار قانون مجازات اسلامی آن را بیان کرده است و ما هم که در ذیل به آن ها جداگانه اشاره میکنیم:
قتل عمدی
قتل غیر عمدی
قتل شبه عمدی
خطای محض
باید بیان گردد که جنایت شبه عمدی و همچنین خطای محض جزو زیر گروه جنایت غیر عمدی می باشد. قتل و جرایم پزشکی به یک دیگر در بعضی موارد پیوند میخورند در این زمنیه میتوانید با وکیل جرایم پزشکی در شیراز مشورت کنید
قتل عمدی:
وکیل قتل در شیراز میگوید: همان طور که از اسم آن مشخص است این قتل کاملاً آگاهانه است که با انجام دادن این کار چه نتیجه ای اتفاق میافتد مثلاً علی گلوی حسین را با شدت فشار میدهد خوب مشخص است که میخواهد وی را به هر دلیلی که نزد خود دارد خفه کند نتیجه این کار از دست دادن جان حسین است و کاملاً به این قضیه مطلع و آگاه است یعنی خیلی روشن است که میخواهد مرتکب یک قتل عمدی گردد یا اینکه فردی کاملاً عمدی قصد دارد سرعت ماشین را تا جایی بالا ببرد که بتوانند دیگری را زیر بگیرد و وی بمیرد در خصوص تصادفات رانندگی باید اعلام کرد که اگر سرعت از حد مجاز بسیار بالاتر باشد و یا درگیری و اختلاف خاصی بین راننده و متوفی باشد میتوان آن را قتل عمد اعلام کرد و بر این حسب به دادگاه شکایت را انجام داد و پرونده را زیر نظر گرفت.
ماده دویست و نود قانون مجازات اسلامی موارد جنایت عمدی را لحاظ کرده است با مراجعه به آن می توانید به وضوح این موارد را متوجه گردید. با بیان ساده تر قتل عمدی موقعی است که مثلا علی هم قصد انجام دادن کاری را دارد و هم قصد نتیجه آن کار را دارد. مثلا علی قصد دارد نیمه شب که همه خواب هستند همسایه خود را به خاطر وجود دلیلی با شلیک اسلحه که به سمت او پرتاب میکند بکشد.
ماده دویست و نود قانون مجازات اسلامی موارد جنایت عمدی را لحاظ کرده است با مراجعه به آن می توانید به وضوح این موارد را متوجه گردید
قتل شبه عمد:
وکیل قتل در شیراز میگوید: هر موقع که مرتکب در برابر مجنی علیه قصد انجام دادن رفتاری را داشته باشد حتی اگر قصد جنایت اتفاق نیافته باشد و همچنین اگر مشمول موارد تعریف جنایت عمدی نباشد.
هر موقع که مرتکب نسبت به موضوع آنچنان آگاه و مطلع نباشد مثل اینکه جنایتی را وابسته به اینکه موضوع رفتار او شی یا حیوان و همین طور افراد شامل ماده سیصد و دو قانون مجازات اسلامی است در برابر مجنی علیه انجام دهد اما بعد برعکس آن مشخص گردد.
هر موقع که جنایت بر اثر تقصیر مرتکب انجام گردد با این شرط که جنایتی که اتفاق افتاده شامل جنایت عمدی نگردد.
در این ماده باید این نکته را در نظر داشته باشید که اگر فردی قصد انجام کاری را داشته اما قصد به نتیجه به دنبال کار خاصی نبوده مثلاً دعوای صورت می گیرد علی به حسین یک تو گوشی محکم می زند و به خاطر این ضربه سرش به سنگ میخورد و باعث مرگش می شود منظور اینجا از این لحاظ است که قاتل و یا همان جانی تنها قصد دعوا را داشته و اصلاً نمی خواسته او را بکشد یا به قتل برساند
پس نتیجتاً این جا جرم غیر عمدی محسوب می گردد و بر اساس ماده سیصد و دو افرادی که مهدور الدم میباشند چه از طریق احمدی چه از روش غیر عمدی آنها را از بین ببریم شامل ارتکاب جرم نمی شویم و به همین خاطر مجازاتی هم قرار نیست اتفاق بیفتد مهدور الدم از موقعی سخن می گوید که فردی خونش پایمال شده و از بین رفته اما قانون از وی حمایت خاصی ندارد و مشمول دیه یا قصاصی نمیگردد در کل در خصوص قتل شبه عمد هم باید اضافه نمود در قتل شبه عمد مرتکب قصد انجام کاری را دارد اما هیچ قصد نتیجه ای ندارد اصلا قصد ندارد که با کارش طرف بمیرد.در مورد تهدید به قتل میتوانید با وکیل قتل در شیراز صحبت کنید
بررسی افراد مهدور الدوم:
در ماده سیصد و دو بیان شده است که اگر یکی از حالت های ماده وجود داشته باشد قصاص و دیه انجام نمیشود در ذیل ما اشاره ای به صورت مفید مختصر از این حالات میکنیم:
مرتکب جرم حدی که سبب گرفتن حیات میشود.
مرتکب جرم حدی که باعث قطع گردیدن عضو باشد با شرط این نکته که جنایت انجام شده بیشتر از مجازات حدی وی نباشد که اگر غیر این باشد مقدار بیشتر از حد بر اساس مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر میشود.
متجاوز و فردی که تجاوز او نزدیک به اتفاق افتادن است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده صد و پنجاه و شش این قانون جنایتی بر او ایجاد گردد.
زانی و زانیه در موقع زنا در مقابل شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اظطرار به گونه ای که در قانون آمده است.آیا شرب خمر دلیلی موجه برای قتل است؟
با وکیل شرب خمر در شیراز مشورت کنید

قتل خطای محض:
وکیل قتل در شیراز میگوید: باید متذکر شوم که در خطای محض نه قصد فعل وجود دارد و نه قصد نتیجه.
جنایت در موارد ذیل هم خطای محض میباشند:
چنان چه قتل موقعی اتفاق بیفتد که فرد در خواب باشد و یا هوش موجهی نداشته باشد یعنی به گونه ای بیهوش باشد.
اگر قتل توسط کسی صورت گیرد که شرایط صغیر و یا مجنون بودن را داشته باشد
هر موقع که در جنایت مرتکب قصد جنایت بر مجنی علیه نداشته باشد و همچنین ایراد فعل واقع شده بر وی مثل وقتی که در جنگلی شکارچی تیری با قصد شکار بزند و این تیر اتفاقی به یک انسان اصابت کند.
البته طبق تبصره ای که در این ماده آمده هرموقع مرتکب کاملاً متوجه باشد که کاری که انجام می دهد سبب جنایت بر شخصی میگردد جنایت در این حالت عمدی می باشد.
ماده دویست و نود قانون مجازات اسلامی موارد جنایت عمدی را لحاظ کرده است با مراجعه به آن می توانید به وضوح این موارد را متوجه گردید.

تذکر اول:
در این جا باید این نکته را در نظر داشته باشید که اگر فردی قصد انجام کاری را داشته اما قصد به نتیجه به دنبال کار خاصی نبوده مثلاً دعوای صورت می گیرد علی به حسین یک تو گوشی محکم می زند و به خاطر این ضربه سرش به سنگ میخورد و باعث مرگش می شود منظور اینجا از این لحاظ است که قاتل و یا همان جانی تنها قصد دعوا را داشته و اصلاً نمی خواسته او را بکشد یا به قتل برساند پس نتیجتاً این جا جرم غیر عمدی محسوب می گردد و بر اساس ماده سیصد و دو افرادی که مهدور الدم میباشند چه از طریق احمدی چه از روش غیر عمدی آنها را از بین ببریم شامل ارتکاب جرم نمی شویم و به همین خاطر مجازاتی هم قرار نیست اتفاق بیفتد مهدور الدم از موقعی سخن می گوید که فردی خونش پایمال شده و از بین رفته اما قانون از وی حمایت خاصی ندارد و مشمول دیه یا قصاصی نمیگردد.
قانون مجازات اسلامی مواردی که مرتکب لازم نیست قصاص و یا دیه برای او انجام شود را لحاظ کرده است.
تذکر دوم:
شایان ذکر است که اگر فردی کاملاً عمدی به فردی که مجنون است چاقو بدهد د و دستور دهد که فرد دیگری را به قتل رساند حتماً پیش خود این شکلی حساب کرده است که او دیوانه است پس مجازات نمی شود و بخواهد به نوعی قتل را خطای محض اشاره کند این جا به خاطر سبب اقوی از مباشر یا به بیان دیگر دلیل قوی تر از فاعل که در این جا فردی که به دیوانه چاقو را تحویل داده برای قتل عمد قصاص می گردد با در نظر گرفتن این ماده چنان چه فرد صغیر و کودک و یا دیوانه جرمی را ارتکاب دهند بدون شک خطای محض حساب میشود حالا اگر جانی که منظور همان قاتل است آگاه باشد که کار او سبب قتل فرد دیگر است قتل عمدی حساب میشود و چنان چه رفتاری داشته باشد
که از روی تقصیر باشد جنایت شبه عمدی عنوان می گیرد اما اگر نه قصد رفتاری داشته باشد اما از نتیجه آن مطلع نباشد و هیچ تقصیری هم شامل نباشد باز هم خطای محض اتفاق افتاده است است مثل مثالی که علی در جنگلی با داشتن قصد شکار تیر رها می کند اما تیر با یک شی اصابت می کند و به همین دلیل جهت آن تغییر پیدا می کند و به بدن یک انسان می خورد و بر همین اثر او کشته می شود در این حالت فرد شکارچی هیچ رفتار آگاهانه ای برای این جرم ندارد و همچنین هیچ قصدی برای انجام شدن این جرم ندارد به همین خاطر خطای محض اتفاق میافتد به این خاطر که قتل از جرم های قابل گذشت محسوب می شود و چنان چه اولیا دم ببخشند قصاص از بین میرود و به جای آن مجرم ملزم به پرداخت کردن دیه و مجازات تعزیری می شود و باید اشاره کرد
که هیچ فرد دیگری به جز اولیای دم حق و اجازه این قصاص را ندارند و در حالتی که کسی فاقد اجازه آن ها وی را قصاص سازند مستحق قصاص است برای مثال اگر حسین مرتکب قتل عمدی گردد یعنی علی را با چندین ضربه شدید به سر به وسیله سنگ بکشد مجازات وی بر اساس قانون قصاص نفس می باشد یعنی باید اعدام گردد اما باید بیان گردد که در جرم های غیر عمدی فرد قاتل قصاص نفس نمی باشد و به جای آن به پرداختن دیه و جرایم تعزیری محکوم میگردد.
قتل غیر عمد:
وکیل قتل در شیرار میگوید: همانطور که از نام آن مشخص است یعنی در این قتل هیچ گونه قصدی برای کشتن و یا آسیب رساندن به فرد وجود ندارد مثلا در یک اتوبان فردی با سرعت مجاز مشغول رانندگی است است اما فرد دیگر اتفاقی به جلوی ماشین می پرد و شما هم کاملا اتفاقی از روی آن رد می شوید و کشته می شود
در ادامه مواردی را نام می بریم که قصاص را منتفی میکند
چنان چه پدر و یا جد پدری جرم قتل را ارتکاب دهند و طرف مقتول بچه وی باشد قصاص منتفی می شود و در خصوص این موردباید در دادگاه اظهار نظر شود و ثابت گردد منظور از جد پدری در این جا همان پدر بزرگ می باشد
در موردی که یک فرد غیر مسلم مسلمان را بکشد باید قصاص گردد اما اگر یک فرد مسلم غیر مسلمانی را بکشد موجب قصاص نمی گردد و تنها مجازات تعزیری شامل حال وی میشود اگر فرد مقتول غیر مسلمان باشد و قاتل هم غیر مسلمان باشد اما قاتل قبل از انجام شدن قصاص مسلمان گردد باز هم قصاص منتفی میشود و جای خود را به پرداختن دیه به مجازات تعزیری می دهد
چنان که مجنی علیه به صورت مهدور الدم باشد بر اساس چیزی که در ماده سیصد و دو گفته شده اگر یکی از حالت های درون ماده وجود داشته باشد مرتکب لازم نیست قصاص گردد و یا دیه پردازد
در حالتی که فرد حق قصاص را دارا باشد و بدون اجازه دادگاه قاتل را بکشد مستوجب قصاص نمی گردد اما باید بیان گردد که مجازات حبس تعزیری مشمول می گردد که این هم به خاطر این است که نظم و مقررات جامعه در جای خود باقی بماند و اگر کسی فردی را بکشد یکی دیگر نرود حالا او را بکشد.

قتل در حالت مستی:
ابتدا باید یاداوری گردد که خود خوردن شراب نوعی جرم اعلام شده و جرم انگاری شده است و همین طور که این عمل حرام هم میباشد حتی اگر مستی به دنبال خود نداشته باشد
باید اعلام کرد که مستی امکان دارد به خاطر استفاده مجرمانه مواد مسکر و یا همین طور به خاطر عذرر شرعی اتفاق بیفتد که در هر دو حالت اگر جانی در حالت مستی باعث رخ دادن جنایتی گردد برای هر کدام احکام و شرایط خاصی وجود دارد.
فقها استفاده کردن از شراب را خیلی سنگین تر و سخت تر از مواد مخدر و روان گردان دانسته اند پس بنا بر این گفته هر چند بهره بردن از مواد مسکر منع گردیده باشد اما جدا از نوع ماده مست کننده اگر مستی به وجود آمده به خاطر عذر شرعی مثل اکراه/ اشتباه/ اظطرار انجام گیرد و د این صورت جرمی اتفاق افتد باید بیان کرد که استفاده کردن از مواد مسکر و جرم اتفاق افتاده در حالت مستی هیچ کیفری به دنبال خود ندارد با این وجود اگر فردی را مجبوذ به خوردن شراب کنند و هنگامی که مست گردید دیگری را بکشد به خاطر انتفا قصد معتبر قصاص انجام نمیشود.
اگر مستی به خاطر استفاده کردن مولد سکر آور باشد در مسولیت او برای جرم های به وجود آمده در آن شرایط اختلاف صورت گرفته است.تعدادی به خاطر تزلزل بخش روانی قصاص نکردن جانی را اعلام کرده اند به این خاطر که در جرم های عمدی قصد شرط میباشد و این مورد در فردی که مست است ساقط می گردد و با اتفاق افتادن حالت مستی عمد صورت نمیگیرد.
در بیانیه ای تعدادی از فقها مستی را مانع ثبوت قصاص بر جانی نمیدانند و یا همین طور در دفع نمودن کیفر از او تردید کردند ریشه این تردید از آن جا است که شارع مطلقا مست را معذور ندانسته و او را مثل یک شخص غیر مست حساب کرده است پس بنا بر این گفته به خاطر شامل شدن احکام بر روی فرد مست او هم مثل بقیه محکوم به اعدام میباشد به این خاطر که با نظر بر قاعده عقلیه جانی به خاطر نهی سنگین شارع از استفاده کردن مواد مسکر با انتخاب کردن زننده خودش کاملا با آگاهی اختیار و اراده را برای خود از بین برده و از این نظر احکام به او مثل شخص غیر مست است.
تعدادی نظر داده اند که اگر استفاده کردن از شراب به طور عمدی باشد و اختیار را طوری از بین ببرد که هیچ اختیاری از او نماند هیچ تضمینی در این خصوص نمیماند بر اساس این رای اگر به خاطر از بین رفتن قصد و اختیار جانی تردید گردد ملحق بخ عامد قلمداد شده قصاص انجام میشود بر اساس ماده ای که قانون مجازات اسلامی ما هم گفته قتل در موقعی که طرف مست استو دست به قتل میزند سبب قصاص است غیر از این که به گونه ای ثابت شود که به خاطر مستی به صورت کلی هیچ اختیاری از خود نداشته و قصد از او سلب گردیده است و برای انجام این کار خودش را مست ننموده و باید بیان گردد در حالتی که کار او سبب اختلال در نظم و مقررات جامعه شده مستوجب حبس میگردد.
نتیجتا قانون گذار ما با تبعیت کردن از رای تعدادی از فقیه ها مستی را دلیل موجهی برای قصاص نکردن ندانسته است غیر از دو حالت که با وجود آن حالات قصاص منتفی میگردد بر اساس این شرایط برای دفع نمودن مسولیت شخص مست به غیر از از بین رفتن اراده نبود قصد سابق برای همان جرم اتفاق افتاده هم قابلیت اعتبار دارد مثلا اگر کسی به خاطر دزدیده شدن چیزی دست به شمر خمر زند و موقعی که کامل مست شد و بی اراده گردید کسی را بکشد به خاطر این که برای این کار خود را مست نکرده قصاص بر روی او انجام نمیگردد.
نتیجه گیری
وکیل قتل در شیراز میگوید: قتل کشتن یک انسان توسط یک انسان دیگر است قتل انواع مختلفی دارد که قتل عمدی/ شبه عمدی/ غیر عمدی/ خطای محض تقسیم میشود هر کدام از این ها مجازات های مختلفی به همراه دارد مواد دویست و نود و دویست و نود و یک و همچنین ماده دویست و نود و دو اشاره دقیقی به تعریف قتل عمد/ شبه عمد/ و همین طور خطای محض کرده است.
یک نمونه پرونده قتل عمد را با هم بررسی میکنیم و بحث را خاتمه میدهیم:
علی و رضا در مغازه ای با هم کار میکنند علی به مشکل مالی میخورد و مقداری پول از رضا قرض میگیرد و بعد از گذشت مدتی پول خود را از از علی میخواهد با این که کاملا آگاه است که علی الان هنوز توانایی برگرداندن پول را ندارد علی از او با هم مهلت میخواد چندین دور با هم سر این جریان بحث میکنند و حتی گلاویز میشوند بار ها رضا او را تهدید به قتل کرده و یا گفته اگر پولم را ندی جان خواهرت را میگیریم ب
عد از مدتی با آمدن زن علی به کلانتری این پرونده به جریان می افتد زن علی که زهرا نام دارد بیان میکند که علی چندین روز است که رفته مغازه و برنگشته و هر چه هم به مغازه میرود تعطیل است و خبری هم از رضا نیست پرونده به جریان می افتد و متوجه میشوند جسدی در بیابانی که آن نبودند بعد ازتحقیقات لازم و گزارشات پزشکی قانونی مشخص میشود که جسد علی است که ابتدا با نفت آتش گرفته و بعد هم از بلندی به بیابان سقوط کرده است ماموران بعد از تحقیقات از زن علی متوجه میشوند که او میگوید
مشکلاتی بین این دو بوده و به او مشکوک است و چند بار هم شده او را تهدید کند زن علی میگوید خواهر علی قرار بوده با رضا ازدواج کند که به خاطر مشکلات و نارضایتی خانواده علی این ازدواج بر هم میخورد و این کینه همیشه در قلب او میماند و بالاخره در این جا شاید فرصتی یافته است که تلافی کند بله دقیقا همین طور بود و ماموران مورد نظر توانستند رضا را با کمک تحقیقات و صحبت های زن مقتول پیدا کنند و بازداشت کنند رضا که در بازجویی ها اول اعتراف میکند و میگوید خودش هم از او بی خبر است و سفر بوده به همین خاطر مغازه را تعطیل کرده اند اما بعد از مدت چند روز به این قتل اعتراف میکند….