وکیل کلاهبرداری در شیراز
وکیل در شیراز و مشاور حقوقی در شیراز
(0922-265-24-08)
وکیل کلاهبرداری در شیراز در این باره میگوید: ممکن است در کوچه و بازار کلمه کلاهبرداری از گوشه و کنار به گوشتان خورده باشد. کلاهبرداری در لغت به مفهوم شارلاتان و حقه باز می باشد. اما در قانون به معنی به دست آوردن یا بردن پول یا مال دیگری با تمسک به هر شکل از ابزار متقلبانه می باشد. منظور از متقلبانه بودن وسیله هم هر نوع اقدامات خلاف حقیقت است که شخص مرتکب برای فریب دادن دیگری به آن توسل می جوید و با غافل کردن او پول یا مال او را به دست می آورد و می برد.
یکی از جرم هایی که طیف وسیعی از جامعه را مورد تهدید قرار میدهد و حداقل یک بار هر کسی در معرض آن قرار گرفته است و باعث از بین رفتن مال او شده جرم کلاهبرداری می باشد. کلاهبرداری از دسته جرم هایی است که شخصیت کلاه بردار در تحقق جرم بسیار مهم است . به بیانی دیگر اگر توانایی و تخصص سخن رانی و فریب و مکر کلاه بردار در میان نبود، فرد هرگز قربانی زیان و از دست دادن مال خود نمی شد. در جرم کلاه برداری آن کسی که مالش را از دست داده بر اثر فریب شخص کلاهبردار غافل می شود و مال خود را با موافقت و رضایت کامل به کلاه بردار می دهد و هیچ تهدید و خشونت و اجباری برای اخذ مال در میان نبوده است. زیرا اگر مال با اکراه از بین رفته و برده میشد، جرم سرقت محرز می گردید.

وکیل اختلاس در شیراز میگوید:همان طور که می دانیم بیش تر جرمهایی که صورت میگیرد به وسیله مجرمان با سابقه انجام میشود و نیز مجرمان به تناسب جامعه و اوضاع و احوال آن، خودشان را با موضوع جرم متناسب نموده و به روز می گردانند و از روش های گوناگونی برای بردن مال متعلق به دیگری استفاده میکنند. موضوعاتی که به اندازهای اعتماد مالباخته را جلب مینماید که فرد مال از دست داده، اصلاً به جرم کلاه برداری فکر نمیکند و به ذهنش هم خطور نمی کند
و مالش را با رضایت و توافق کامل به فرد دیگر ارائه می کند. مثلاً فردی ادعا می کند با سابقه و روابط خوبی که در شهرداری و دارایی دارد، قادر است، مقدار عوارض مالیاتی که این سازمانها دریافت میکنند را تخفیف دهد یا اصلاً فرد را معاف از پرداخت کند. در این حالت مال باخته با رضایت و توافق کامل وجهی را به منظور حساب و پاداش به فرد کلاهبردار می دهد و فرد کلاهبردار بعد از اخذ آن وجه فرار می کند.
یا مثلاً فردی یک شرکت متقلبانه تأسیس می کند و ادعا می نماید که در موعد مقرر، زمان ویزا و اقامت برای شخص میگیرد. بعد از آن اشخاص مختلف با یقین و اعتمادی که به این شرکت می کنند و با توجه به تبلیغات و آگهی های کذب شرکت و اوضاع و احوال ظاهری آن فریب خورده و با رضایت کامل ، مبلغی پول را به شرکت تحویل میدهند. البته ضروری است این نکته را هم در نظر داشته باشیم
که تنها دروغگویی از طرف افراد کلاهبرداری تلقی نمیشود. مجموعهای از رفتار و اعمال و فریب شخص کلاهبردار باید ترکیب شده تا باعث فریب و سرانجام پرداخت پول توسط مال باخته شود. نکته مهم این که چنان چه شخصی گران فروشی نماید، بر اساس آن چه در تعریف کلاه برداری گفته شد، از مصادیق این جرم نمی باشد. بلکه تنها فرد گران فروش، مرتکب یک تخلف در صنف شغلی خود شده است که با توجه به دفعاتی که جرم را انجام داده است جریمه می شود.
برای این که جرم کلاه برداری به وقوع بپیوندد، باید ابزار متقلبانه برای فریب کسی که مالش را می بازد وجود داشته باشد. به بیان دیگر شخص کلاه بردار باید مانور متقلبانه اجرا کند. پس کلاه برداری به مفهوم بردن مال شخصی دیگر با تمسک به وسایل یا اقدامات متقلبانه می باشد. در واقع موضوع مانور متقلبانه برای این که جرم کلاه برداری را بتوان مشخص نمود معیار و ملاک قرار میگیرد بیش تر مردم بر این باورند
که فردی با وعده های پوچ و توخالی پ به شکل دروغ مال آن ها را به دست آورده است از نظر آن ها چنین شخصی کلاه بردار تلقی می شود. اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که صرف یک دروغ و مانور متقلبانه نیز نیست. کلاه برداری جزو دسته جرایم مقید می باشد و شرط احراز آن تحقق نتیجه خاصی است. اگر مال دیگری برده شود نتیجه ای می باشد که وقتی کلاه برداری صورت گرفته به دست می آید. این را هم باید در نظر داشت که بردن مال دیگری توأم با احراز دو موضوع می باشد شما عزیزان میتوانید در مورد کلاهبرداری وکیل کیفری در شیراز نیز صحبت کنید

ورود ضرر مالی به شخص قربانی و منفعت مالی کلاهبردار یا فرد مورد نظر او
وکیل کلاهبرداری در شیراز در این باره میگوید: خلاصه باید بگوییم که کلاه برداری به مفهوم بردن مال فرد دیگر با توسل به وسایل متقلبانه توأم با مکر و حیله و فریب می باشد فردی که دست به این کار میزند کلاه بردار خوانده می شود. بر اساس ماده ۱ قانون تشدید مجازات، مرتکبین به اختلاس، ارتشا و کلاهبرداری، هر فردی که از طریق حیله و تقلب مردم را دچار فریب کند یا به کارهای غیر واقع امیدوار سازد یا از اتفاقات و حوادث غیر واقعی بیم می دهد یا نام و عنوان جعلی برای خود برگزیند و به یکی از ابزار مذکور یا وسایل متقلبانه دیگر پول یا اموال و امثال آن را به دست آورد و از این طریق مال دیگری را ببرد، کلاه بردار تلقی می شود.
جرم کلاهبرداری از دسته جرایمی می باشد که شرط احراز آن حاصل شدن نتیجه است و به بیان دیگر نتیجه ی آن باید بردن مال دیگری باشد. کلاه برداری از دسته جرایم علیه اموال می باشد. قانون گذار در قانون تعریف دقیق و معینی از جرم کلاه برداری نداشته و فقط مصادیق و روش ارتکاب آن را توضیح داده است. وکیل سرقت در شیراز گفت:کلاهبرداری و سرقت دو جرم مختلف هستند و متفاوت! در این زمنیه میتوانید با ما مشورت کنید!
عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری
وکیل کلاهبرداری در شیراز در این باره میگوید: عنصر قانونی جرم کلاه برداری برابر با ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء ،اختلاس و کلاه برداری مصوب ۱۵ آذرماه ۱۳۶۷مجمع تشخیص مصلحت نظام به اضافه دو تبصره آن می باشد. بر طبق این ماده هر فردی از طریق فریب و تقلب، مردم را به وجود کارخانه و تجارتخانه و شرکت یا سازمان های واهی یا به در اختیار داشتن مال و اختیارات پوچ، مکر کند و حیله دهد یا به کارهای غیر واقعی امیدوار سازد یا از اتفاقات و پیشامد های غیر حقیقی بیم دهد یا نام یا عنوان جعلی انتخاب کند، به یکی از روش های مذکور یا روشهای تقلبی دیگر وجه یا اموال یا اسناد یا حواله جات یا قبوض یا مفاصا حساب و مانند آن ها را به دست آورده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاه بردار تلقی شده و مضاف بر رد اصل مال به صاحب آن، به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی برابر با مالی که به دست آورده محکوم می شود.
در شرایطی که فرد مرتکب، برخلاف حقیقت عنوان یا سمت یا ماموریت از طرف موسسات دولتی یا سازمان ها ی وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و به شکل کلی قوای سهگانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و موسسات مامور به خدمت عمومی دریافت نموده یا این که جرمی با استفاده از تبلیغات روزنامه یا به وسیله ابزار ارتباط جمعی مثل رادیو تلویزیون و روزنامه و مجله یا نطق در مجامع یا نشر آگهی به صورت چاپی یا خطی انجامداده باشد یا مرتکب از کارمندان دولت یا موسسات و سازمان های دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی به خدمت عمومی باشد علاوه بر رد اصل مال به صاحب آن به حبس از ۲ تا ۱۰ سال و انفصال ابد از خدمت دولتی و پرداخت جزای نقدی برابر با مالی که به دست آورده است، محکوم می شود. در تبصره یک این ماده می خوانیم
در همه موارد مذکور در این ماده در صورتی که جهات و کیفیات مخففه وجود داشته باشد دادگاه قادر است با انجام ضوابط مربوط به تخفیف مجازات، مرتکب را تنها تا حداقل مجازات تعیین شده در این ماده یعنی حبس و انفصال ابد از خدمات دولتی کاهش دهد. اما نمی تواند به تعلیق اجرای کیفر رای دهد. در تبصره ۲ این ماده میخوانیم مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد، حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و در صورتی که نفس عمل انجام شده مجرم باشد، شروعکننده مجازات آن جرم هم محکوم میشود. مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور اگر در مرتبه مدیرکل یا بالاتر یا هم طراز آن ها باشند، به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پایین تر باشد به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم می شوند. چگونه ممکن است کلاهبرداری باعث قتل شود؟؟ در این مورد با وکیل قتل در شیراز صحبت کنید!

عنصر مادی کلاه برداری
وکیل کلاهبرداری در شیراز در این باره میگوید: وقتی جرمی واقع میشود باید فعلی از طرف شخص بزهکارانجام شود تا مجرمانه بودن عمل را نشان دهد. جرم کلاه برداری هم از دسته جرایم مرکب بوده که مجرم باید به وسایل متقلبانه توسل جوید و از این طریق اموال مال باخته را ببرد. چرا به جرم کلاهبرداری جرم مرکب گفته می شود؟ چون از دو عمل اقدامات متقلبانه مختلف و بردن مال دیگری ترکیب شده است. از یک طرف تا وقتی که مال به وسیله مجرم به دست نیامده اقدام کلاهبرداری نیست و فقط آن را در حد شروع به جرم می توان مجازات نمود. از طرف دیگر جرم کلاه برداری از دسته جرایمی است
که حتماً باید نتیجه آن به دست آید که آن بردن مال غیر است. در مورد رفتار مادی مرتکب چند شرط باید واقع شود تا عمل مجرمانه تلقی شود. اولا مجرم باید به ابزار متقلبانه تمسک جوید یعنی در جرم کلاه برداری، وسیله و ابزاری که استفاده می شود فریب کارانه و متقلبانه است. مثلاً اگر مرتکب از چک بانکی جعلی برای بردن مال دیگری استفاده کند یا سکه بدلی را به عنوان سکه طلا به دیگری بفروشد مرتکب جرم کلاه برداری شده است. ثانیاً قربانی اغفال شود و دچار فریب و حیله گردد.
از مهمترین مسائل دراحراز جرم کلاه برداری، اغفال شدن شخص مال باخته می باشد. بنابراین اگر فرد قربانی آگاه به تقلبی بودن ابزار و مطلع از کلاه برداری باشد این عمل مشمول جرم کلاه برداری نمی شود. از طرفی هم این نکته را باید در نظر داشت که فریب و مکر و حیله قربانی میتواند با هر ابزاری انجام شود. ولی مهم آن است که مجنی علیه غافل شود. هر چند که آن وسیله به صورت معمولی متقلبانه نباشد و اصلاً عرف آن را ابزار تقلب نشناسد. ثالثا در جرم کلاهبرداری باید اموالی به دست آید. البته قانونگذار در بیان این اموال دامنه وسیعی را طرح نموده است. این اموال شامل وجه یا اموال یا اسناد یا حواله جات یا قبوض یا مفاصا حساب و مانند آن می باشد و در کل تمسک به هر ابزاری که باعث شود محکوم علیه غافل گردد.
از عنصر مادی جرم کلاهبرداری در واقع این است که مثلاً یک فرد دفتری را تاسیس کند یا شرکتی را راه اندازی نماید و مردم را به اقدامات پوچ امیدوار سازد یا از امور پوچ و واهی بترساند یا این که از هر نوع وسیله ای که در عرف متقلبانه است، بهره ببرد. دوم این که شخص مال باخته گول بخورد و به طرف اعتماد کند و سوم این که کلاه بردار توفیق یابد و مال فرد دیگر را ببرد. ترکیب این موارد، عنصر مادی جرم کلاه برداری را ایجاد می کند به طوری که میتوان گفت اگر هر کدام از این ارکان نباشد عنصر مادی جرم محرز نشده و جرم کلاهبرداری محقق نمی گردد. کلاهبرداری با چک چگونه انجام میشود؟با وکیل چک در شیراز در ارتباط باشید

عنصر معنوی کلاه برداری
وکیل کیفری در شیراز در این باره میگوید: عنصر سوم لازم برای تحقق جرم کلاه برداری عنصر روانی یا همان معنوی می باشد. وقتی قرار است جرمی اتفاق بیفتد، حتماً باید فرد مجرم قصد ارتکاب جرم و قصد کسب نتیجه را داشته باشدکه مضاف بر عمل ضرورت دارد. قصد ارتکاب جرم در واقع همان نیت تمسک به ابزار متقلبانه و قصد حصول نتیجه و هدف و مقصود کلاهبردار برای بردن مال دیگری است. از عنصر معنوی یا روانی با عنوان سوء نیت هم یاد می شود.
سوء نیت به دو بخش سوء نیت عام و سوء نیت خاص تقسیم می شود: در واقع سوء نیت عام در جرم کلاه برداری یعنی مرتکب، قصد ارتکاب اعمال مادی فیزیکی که در ماده یک تشدید.. ذکر شد را داشته باشد. یعنی برای تمسک به ابزار متقلبانه عمد داشته باشد. سوء نیت خاص یعنی مرتکب نیتش بردن مال دیگری باشد. اثبات سوء نیت در شخص کلاه بردار بر دوش شاکی و دادستان می باشد. اگر شاکی و دادستان نتوانند سوءنیت را در کلاه بردار ثابت کنند مرتکب از این اتهام بری خواهد شد.
شروع به جرم کلاه برداری
وکیل کلاهبرداری در شیراز در این باره میگوید: شروع به جرم در حقیقت یک جرم ناتمام می باشد. یعنی شخص هم قصد ارتکاب جرم را میکند و برای محقق نمودن آن هم سعی می نماید اما عنصر مادی جرم ناتمام بوده و موفق به تحقق جرم نمی شود. در بعضی از موضوعات همین سعی و تلاش در جهت اقدام به جرم از نظر قانون مجازات دارد. علت مجازاتی که قانون گذار در این موارد در نظر گرفته است این است که درست است که فرد، مرتکب آسیب نهایی که مدنظرش بوده نشده است
که حال ممکن است به دلیل دخالت موانعی باشد که از اراده او خارج بوده اما ویژگی های ضد اجتماعی خود را آشکار نموده و بر این اساس باید برای اصلاح یا ترساندن او،او را مورد مجازات قرار داد. برای این که شروع به جرم قابلیت مجازات را داشته باشد، باید فرد مرتکب، نیت ارتکاب جرم را بکند و قدم های اصلی را برداشته و به کسب نتیجه نزدیک شود. بنابراین صرف اقدام به جرم یا انجام کارهایی که تنها پیش زمینه یک جرم است و ارتباط مستقیمی با تحقق آن ندارد، شروع به جرم می باشد و از این نظر فرد قابل مجازات نیست. مثلا در سال ۱۹۱۵یک جواهر فروش برای این که شرکت بیمه را اغفال کند،
همه جواهرات خود را که بیمه بود را مخفی کرده و خودش را با طناب پیچیده و تظاهر کرد که به جواهر فروشی دست برد زده شده است و در این راه از پلیس درخواست کمک نمود. اما دادگاه تجدید نظر کیفری او را به شروع به جرم کلاهبرداری محکوم نمود. از نظر دادگاه همه این اقدامات فقط آماده کردن پیش زمینه ارتکاب جرم بوده است و فقط موقعی که متهم از این مرحله کار را فراتر بگذارد و مثلاً تقاضای خسارت خودش را هم به شرکت بیمه ارائه کند. در اینجا می توان او را به شروع به جرم محکوم نمود اما اگر فرد تظاهر به بروز آتشسوزی کند و از شرکت بیمه درخواست غرامت نماید یا اسکناس تقلبی به فردی دیگر عرضه نماید، پیش از این که کالا یا وجهی برابر آن دریافت کند، خواه آن فرد در عمل فریب نخورده باشد
یا این که اگر فریب خورده باشد پول به جهاتی به دست کلاه بردار نرسیده باشد، این موضوع میتواند شروع به جرم کلاه برداری تلقی شود. مثال دیگر این که اگر موجری برای وجهی از مال الاجاره سابق که حق او نبوده است درخواست صدور اجراییه بدهد و از طریق اجرای ثبت بخواهد آن را وصول کند، این اقدام تنها بدون این که به نتیجه برسد شروع به جرم کلاهبرداری خواهد بود.
مثلاً اگر کسی بر این اعتقاد باشد که با تکرار کلمات و وردی که می خواند سبب میشود کسی فوت کند یا مالش را به او بدهد، نمی توان او را در صورت انجام این رفتار به شروع به قتل یا کلاه برداری محکوم نمود. چون به صورت معمول و عرفی رابطه مستقیمی بین این کلمات و ورد، با جان باخته یا مال باخته وجود ندارد. و این که جرم از آن جهت ارتکاب نیافته که ناشی از دلایل مادی بوده است. مثلاً برخلاف تصور مرتکب، در بیمه نامه ای که فرد قصد داشته بر اساس آن با استناد به آتشسوزی صوری از شرکت بیمه غرامت بگیرد به پایان مهلت قانونی اش رسیده باشد یا بیرون آوردن مال از ید شخص دیگر با تمسک به ابزار متقلبانه با این تصور که مال دیگری است اما مال خودش بوده است .
اساساً نمیتوان او را کلاهبردار معرفی نمود. چون آن چه که رخ داده است یا قرار بوده اتفاق بیفتد اصولاًبر تعریف قانونی جرمکلاهبرداری استوار نیست. پس اگر کسی نیت ارتکاب به جرم را بکند و شروع به اجرای آن بنماید اما به دلیل یک عامل خارج از اراده اش قصد و نیت او انجام نشود، مرتکب شروع به جرم شده است که در مورد جرم کلاه برداری باید بگوییم مجرم با نیت ارتکاب جرم به ابزار متقلبانه متوسل میشود
تا مال دیگری را ببرد اما به دلیل یک عامل خارجی که از اراده او خارج می باشد نتیجه جرم محقق نمیشود. بر اساس تبصره ۲ ماده۱ق.ت.م.م.ا.ا.ک مجازات شروع به کلاه برداری حداقل مجازات همان مورد می باشد. به همین جهت مجازات شروع به جرم کلاه برداری ساده یک سال و مجازات شروع به کلاه برداری مشدد دو سال است. با این نکته که اگر عملی را که مرتکب انجام داده است جرم خاصی باشد به مجازات آن جرم هم محکوم می شود .در مجازات شروع به جرم کلاه برداری اگر کارکنان دولت در سمت مدیر کل یا بالاتر از این سمت و یا هم طراز آن، خدمت دولتی انجام می دهند از خدمات دولتی منفصل شده و در شرایطی که در مراتب پایین تر باشند به مدت شش ماه تا سه سال از خدمات دولتی انفصال می یابند.